مرکز تفریح و دانلود ( آندروید )

دانلود بازی ، تم ، والپیپر ، نرم افزار و زنگ موبایل ، داستان کوتاه ، تست هوش ، دانستنیها ، SMS و... ( آندروید )

مرکز تفریح و دانلود ( آندروید )

دانلود بازی ، تم ، والپیپر ، نرم افزار و زنگ موبایل ، داستان کوتاه ، تست هوش ، دانستنیها ، SMS و... ( آندروید )

داستان کوتاه

قلب تو کجاست؟

رابرت داوینسنز ، قهرمان مشهور ورزش گلف آرژانتین زمانی که در یک مسابقه موفق شد مبلغ زیادی پول برنده شود. در پایان مراسم زنی به سوی او دوید و با تصرّع و التماس از او خواست پولی به او بدهد تا بتواند کودکش را از مرگ نجات دهد ، زن گفت که او هیچ هزینه ای ...

ادامه مطلب ...

داستان کوتاه

مرد مستجاب الدعوه : 

 

 

روزی مردی مستجاب الدعوه پای کوهی نشسته بود که به کوه نظری انداخت و از اونجا که با خدا خیلی دوست بود ... 

ادامه مطلب ...

داستان کوتاه

مردی که فقط می خواست بگوید سیب : 

 

 

می خواست برود،ولی چیزی او را پایبند کرده بود. می خواست بماند،ولی چیزی او را به سوی خود می کشید. می خواست بنویسد قلمی نداشت،میخواست بایستد چیزی او را وادار به نشستن می کرد. می خواست بگوید ...

ادامه مطلب ...

داستان کوتاه ( مداد )

مداد

پدربزرگ ، درباره چه مینویسی؟

-درباره تو پسرم ، اما مهمتر از آنچه می نویسم ، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی ، مثل این مداد بشوی.

پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی ندید:

-اما این هم مثل بقیه مداد هایی است که دیده ام!

پدربزرگ گفت: بستگی دارد چگونه به آن نگاه کنی ، در این مداد پنج صفت هست که اگر به دستشان بیاوری ، برای تمام عمرت با دنیا به آرامش می رسی.

 صفت اول : می توانی کارهای بزرگ کنی ، اما هرگز نباید..

ادامه مطلب ...

داستان کوتاه

پدر

وقتی 4 ساله بودم : بابا هر کاری میتونه انجام بده.

وقتی 5 ساله بودم : بابا خیلی چیزا میدونه.

وقتی 6 ساله بودم : بابام از بابای تو باهوش تره.

وقتی 8 ساله بودم : بابام هر چیز رو دقیق نمیدونه.

وقتی 10 ساله بودم : ...

ادامه مطلب ...

قدرت تصویر ذهنی

قدرت تصویر ذهنی : 

 

 

در یک باشگاه بدنسازی پس از اضافه کردن 5 کیلوگرم به رکورد قبلی ورزشکاری از وی خواستند که رکورد جدیدی برای خود ثبت کند. اما او موفق به این کار نشد. پس از او خواستند وزنه ای که...

ادامه مطلب ...

عشق برای تمام عمر

عشق برای تمام عمر : 

 

 

پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. 

پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند : "باید ازت عکسبرداری بشه تاجائی از بدنت آسیب ندیده باشه" 

پیرمرد غمگین شد.....

ادامه مطلب ...

داستان کوتاه

مادر

ساعت 3 شب بود که صدای تلفن پسری را از خواب بیدار کرد.

پشت خط مادرش بود. پسر با عصبانیت گفت:چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟

مادر گفت:25 سال قبل در همین موقع  تو مرا از . . .

ادامه مطلب ...

فرشته بی کار

فرشته بی کار: 

 

 

روزی مردی خواب عجیبی دید،او دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند.هنگام ورود دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند و تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسد باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند.مرد از فرشته ای پرسید...

ادامه مطلب ...

شرط عشق

شرط عشق: 

 

 

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبت هایش از دردچشم خود نالید. 

بیماری زن شدت گرفت وآبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان ...  

ادامه مطلب ...